اختلال بیان نوشتاری یک اختلال یادگیری در نوشتن است. این شامل مهارتهای فنی مانند هجی کردن و دست خط نیست. دشواری در آن زمینهها گاهی اوقات به عنوان دیسگرافیا نامیده میشود.
در عوض، مردم در بیان افکار خود در نوشتن مشکل دارند. آنها ممکن است بزرگترین ایدهها را داشته باشند، اما نوشتن آنها بینظم و پر از اشتباه دستور زبان و علائم نگارشی است.
اختلال بیان نوشتاری به اندازه بدخوانی شناخته شده نیست. اما ممکن است در واقع رایجتر باشد. کارشناسان فکر میکنند بین 8 تا 15 درصد مردم به آن مبتلا هستند.
کودکان بر اختلال بیان نوشتاری چیره نمیشوند. این اختلال مادام العمر است و ناشی از اختلاف در مغز است. همچنین اغلب با چالشهای یادگیری دیگر نیز اتفاق میافتد. دو مورد از رایجترین موارد بدخوانی و اختلال بیش فعالی است.
هیچ برنامه جامع آموزشی برای مشکلات نوشتاری در دسترس نیست. اما استراتژیها و تکنیکهایی وجود دارد که میتواند به افراد در مدیریت چالشها و ارتقا مهارتهایشان کمک کند.
افراد را میتوان از نظر ناتوانی در نوشتن در هر سنی ارزیابی کرد. بچهها میتوانند در مدرسه ارزیابی شوند. بزرگسالان معمولاً این کارها را به صورت خصوصی انجام میدهند. این آزمایشات برای کودکان و بزرگسالان متفاوت است.
اختلال بیان نوشتاری بر یادگیری تأثیر میگذارد. و میتواند وظایف خاص در کار را به چالش بکشد. اما مهم است که بدانیم افراد دارای ناتوانی در یادگیری به همان اندازه افراد دیگر باهوش هستند.
علل اختلال در بیان نوشتاری ناشناخته است. نشانههای مختلف این اختلال ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد. به عنوان مثال، افرادی که نمیتوانند به درستی حروف را در صفحه جملهبندی (دیسگرافیا) کنند ممکن است در هماهنگی چشم دست و تمرکز مشکل داشته باشد. آنها نمیتوانند به یاد بیاورند که کلمات چگونه هستند. افرادی که دستخط خوانا دارند اما نمیتوانند افکار خود را روی کاغذ سازمان دهند، ممکن است دارای مشکلات پردازش شناختی باشند. از آنجا که اختلال در بیان نوشتاری یک اختلالی است که در مورد آن کم تحقیق انجام شده، علل خاص هنوز مشخص نشده است.
مشکل در بیان نوشتاری مشکلی در زبان است، مانند بدخوانی. اما لزوماً بر میزان بیان خوب افراد هنگام صحبت تأثیر نمیگذارد. افراد مبتلا به اختلال بیان نوشتاری ممکن است یک داستان عالی برای شما تعریف کنند که کاملاً منظم و دقیق باشد. اما وقتی میخواهند آن را بنویسند، آن وقت است که به مشکل برمیخورند.
هنگامی که افراد با مشکل بیان نوشتاری دست و پنجه نرم میکنند، میتواند به روشهای مختلف خود را نشان دهد. در اینجا مواردی وجود دارد که ممکن است در کارهای نوشتاری آنها مشاهده کنید:
علائم رفتاری نیز وجود دارد. که شامل موارد زیر است:
در واقع کارشناسان در پاسخ به این سوال اختلاف نظر دارند. هر دو اختلال دیسگرافیا و اختلال در بیان نوشتاری چالشهای مربوط به نوشتن را توصیف میکند. بسیاری از افراد از این اصطلاحات به جای یکدیگر استفاده میکنند. اما ممکن است آنها از این اصطلاحات برای توصیف چیزهای کمی متفاوت نیز استفاده کنند.
چگونه میتوانید از معنی آنها مطمئن شوید؟ از گوینده بخواهید که توضیح دهد. و تا زمانی که توضیح را کامل درک نکنید، از پرسیدن دست نکشید.
در اینجا برخی زمینههای این دو اصطلاح و نحوه استفاده از آنها توسط افراد حرفهای آورده شده است.
دیسگرافیا به طور کلی گستردهتر از این دو اصطلاح است. گاهی اوقات برای توصیف طیف وسیعی از چالشهای نوشتاری استفاده میشود. اما دیسگرافیا اغلب برای اشاره به موضوعات دست خط مانند شکلگیری حروف یا کلمات و سایر جنبههای فنی نوشتن استفاده میشود.
در مقابل، بسیاری از متخصصان برای توصیف دانشآموزان که با جنبههای مفهومی بیشتری در نوشتن دست و پنجه نرم میکنند، از عبارت “اختلال بیان نوشتاری” استفاده میکنند. آنها ممکن است هل شوند یا مشکلات دیگری داشته باشند که سازماندهی افکار و بیان موثر آنها را دشوار میکند.
اگر با یک روانشناس یا معلم کار میکنید که یکی از این دو اصطلاح را ذکر کرده است، حتماً دقیقاً از آنها بپرسید که معنی این اصلاحات چیست. این به شما کمک میکند آنچه را که او در فرزند شما مشاهده میکند درک کنید. همچنین میتواند شما را با روشهای موثرتری برای کمک به فرزندتان راهنمایی کند.
به عنوان مثال، ابزارهایی با فن آوری پایین مانند گیرههای مداد و کاغذهایی با خطوط برجسته ممکن است برای بچههایی که با مشکلات دست خط دست و پنجه نرم میکنند مفید باشد. یک صفحه کلید یا نرم افزار دیکته نیز میتواند کمک کند.
برای کودکانی که در بیان افکار خود مشکل دارند، ابزارهای سادهای مانند نقشههای ذهنی و انواع دیگر سازمان دهندگان گرافیک وجود دارد.
اما درک مشکلات کودک شما اولین قدم مهم است. بنابراین در پرسیدن تامل نکنید. اگر مطمئن نیستید که چرا کسی از اصطلاحات دیسگرافیا یا اختلال در بیان نوشتاری استفاده میکند، به یاد داشته باشید که سوال شما سوالی است که حتی متخصصان نیز میتوانند به راحتی بین خودشان در موردش بحث کنند!
هیچ آزمایش خاصی برای تشخیص اختلال بیان نوشتاری وجود ندارد. این اختلال به دلیل تنوعی که کودکان با آن در مهارتهای آموختن نوشتن دارند، قبل از هشت سالگی به طور معمول تشخیص داده نمیشود. این بیماری معمولاً در کلاس چهارم یا پنجم تشخیص داده میشود، اگرچه به محض وارد شدن به کلاس اول قابل تشخیص است. درخواست برای آزمایش معمولاً از یک معلم یا والدین آغاز میشود که متوجه علائم متعددی از این اختلال را در نوشتن کودک میشود.
چندین آزمون استاندارد به طور دقیق تواناییهای هجی را آشکار میکند، اما سایر مهارتهای نوشتاری را با همان اطمینان ارزیابی نمیکند. آزمایشاتی که ممکن است در تشخیص اختلال بیان نوشتاری مفید باشد شامل ارزیابی تشخیصی مهارت نوشتن (DEWS)، آزمون زبان نوشتاری زودرس (TEWL) و آزمون زبان نوجوان است. با این حال، ارزیابی با استفاده از تستهای استاندارد برای تشخیص اختلال در بیان نوشتاری کافی نیست. علاوه بر این، یک ارزیاب واجد شرایط باید چندین نمونه از کارهای نوشتاری دانآموز را با کار نوشتاری که از دانشجویان با سابقه قابل مقایسه به طور معمول انتظار میرود، مقایسه کند. همچنین ممکن است از شخص مورد ارزیابی خواسته شود که کارهایی مانند نوشتن از روی دیکته یا کپی کردن مطالب مکتوب را به عنوان بخشی از آزمایش تشخیصی انجام دهد.
چند نوع فرد حرفهای وجود دارند که ارزیابی میکنند. اینها شامل روانشناسان مدارس، روانشناسان بالینی، آسیب شناسان زبان گفتار و متخصص مغز و اعصاب هستند.
دریافت یک تشخیص (مدارس آن را شناسایی مینامند) میتواند به کمک بیشتری در مدرسه منجر شود. بعضی از بچهها همچنین ممکن است آموزشهای ویژهای دریافت کنند. همچنین تشخیص میتواند منجر سازش در دانشگاه و محل کار شود.
درباره نحوه درمان اختلال در بیان نوشتاری اطلاعات کمی در دست است. اصلاح شدید نوشتن ممکن است کمک کند، اما هیچ روش یا رویکرد خاصی برای اصلاح منحصرا موفق نبوده است. از آنجایی که اختلال در بیان نوشتاری معمولاً همراه با سایر ناتوانیهای یادگیری رخ میدهد، درمان معمولاً متوجه آن دسته از مشکلات یادگیری است که بهتر درک میشوند.
کاردرمانی ممکن است در بهبود مهارتهای نوشتاری مفید باشد.
فعالیتهای درمانی ممکن است شامل این موارد باشد:
همچنین چندین برنامه نوشتاری وجود دارد که میتواند به کودکان و بزرگسالان کمک کند تا حروف و جملات را روی کاغذ رسم کنند.
اگر سایر مشکلات یادگیری یا مشکلات سلامتی وجود داشته باشد، گزینههای درمانی نیز باید به آن عارضهها بپردازند. به عنوان مثال برای درمان اختلال بیش فعالی ممکن است داروهایی لازم باشد.